سلام .

با اینکه نصف کتاب رو بخونی بعد بری امتحانت رو عالی بدی خوشحال کننده است ...

تولدت مبارک ..

خدایا این هر چی آرزو داره تا تولد دیگش به همشون برسه .!! باشه ؟

جالبه متولدین دی ماه اطرافم زیادن .. همشون و دوست دارم...

از این به بعد کمی سرحال تر باشیم .! باشه ؟؟؟

تولدم مبارک!

اینکه امروز اولین و آخرین مسج تبریک از منفور ترین چهره ی زندگیم بود و اینکه تو اصلا یادت نبود امروز تولدمه و اینکه حالم از همه ی روزهای دیگه بدتر بود و ...همش یعنی اینکه زندگی رو باید همچنان به این ور و اون ورت حواله بدی!

 

 تنها نتیجه ای که این روزها گرفتم :  خستگی ۲ ساعت درس خوندن به اندازه ۲۰ ساعت رانندگی می مونه حتی خسته کننده تر ..

 

آقا بگم خدمتتون که‌:

هیچی بابا بی خیالش ...

 

*: اینقدر دلم برای شر بازی و شیطنت کردن تنگ شده

*: من حسود نبودم اما الان شدم .. چرا ؟؟؟؟ نمی خوام اینجوری باشم .!

۲۶۹-

قبلا هم گفتم من وقتی ناراحتم ترجیح می دم تنها باشم تا اینکه یکی بیاد بهم دلداری بده!

هر وقتم یکی اومد که منو آرومم کنه جز اینکه اعصابمو بیشتر بهم بریزه کاره دیگه ای نکرد! واسه همینه که وقتی یکی ناراحته اصلا نمی تونم بهش دلداری بدم خودمو می زارم جای اون! آخه من از درد تو چی می دونم که الکی می گم بیخیال بابا ولش کن! چی می دونم!هیچی!از دست خودم عصبانیم! اگه چرت و پرت گفتم یه چارتا فحشم بدی آروم میشی!

 الان یه حس خیلی بدی دارم!اصلا بقیه راست می گن که من تعادل روحی ندارم! واقعا هم ندارم!بعضی وقتا مثه امروز یه کارایی می کنم که اگه به خر هم بگی بکن نمی کنه!

  خوب به من چه مربوط که من بی احساسم! وای مامانم اینا! من نمی دونم چی کار باید بکنم که به نظر شما بااحساس باشم؟! به نظر خودم که خیلی هم با احساسم!دیوونم کردین شماها! کارم شده اینکه با خودم بجنگم که با احساس باشم یا نباشم! اصلا نمی خوام نه تو نه هیچ کسه دیگه از من خوشش بیاد اصلا نمی خوام عزیز کسی باشم! من همینم همینی که میبینی! دیگه هم حوصله هیچکیو ندارم!

 من لال بشم اگه از این متن به بعد رد پای کسی توی نوشته هام باشم!

حالا منم و یه بسته سیگاره نصفه! دو هفته امتحان! با یه عالمه شیشه ی سبز که جون می دن واسه شکستن!

دیگه رویا و خیال پردازی ممنوع٬گوش دادن به اهنگهای خاطره دار! ممنوع٬تو ممنوع٬منه بی منم ممنوع!

 از حالا به بعد باید بدو کرد٬دیوونه بازی در آوورد٬اسکیت بورد داداشه رو دزدیو زخمی شد٬باید زنگ در خونه ها رو زد و فرار کرد باید داد ززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززد!

دلم زخم می خواد یه زخم کاری!

 

ذهن مشترک مورد نظر تا اطلاع ثانوی مسدود می باشد .....

* - نمی دونم این روز ها چی کارم شده  .. کارم شده سیگار کشیدن و بهم ریختن اعصابم  و مثلا درس خوندن ..

* : اون مطلبی که به نظرت قشنگ بود داستان نبود یه دوره از زندگی من بود ....

* :گم شدم تو این زندگی ..؟؟؟؟

 

۲۷۰-

آخه کدوم ابلهی رو دیدی توی فرجه ها بشینه درس بخونه؟!

به من میگه تو مشکله روانی داری!

 با خودم هر چی فکر کردم که آخه مگه من چمه؟! دیدم خیلی هم گلم! 

امروز با یکی از دوستام رفتم بیرون! الاغ هر چی دست آدم می بینه از آدم میگیره می گه وایییییی چه یادگاریی بشه این! بعد فندک منو گرفت تمومه مدتی که باهم بودیم من داشتم می زدم تو سر و کله ی این که فندکمو ازش بگیرم! بعد یه دونه از این تابلوهای علایم رانندگی(همون علامت خطر)به دلایلی جلوی یه خونهه بود بعد به زمین هم چسبیده نبودیهو فکر نکنین من رفتم اون تابلوهه رو برداشتم دنباله دوستم کردم ها!اصلا به من میاد؟

اون یکی روز هم ماشینو از باباه گرفتم خواهرمو بردم دانشگاه رسوندم! ولی من هنوز گواهینامه نگرفتم !نمی دونم چی شد که باباهه اجازه داد! اصلا فکر نکنین گفتم که خواهرم پشت ماشین میشینه بعد خودم نشستم ها!اصلا! اه می گم این کارو نکردم!

امروز رفتم بالاخره این کتاب اندیشه اسلامی رو گرفتم لامصب ۲۵۰ صفحه است! قربونه خودمم برم الان تازه کتابشو گرفتم (اندکی بعد از تموم شدنه ترم!) خدا بزرگه تموم  میشه ایشالله!

* آخه الاغ آدم با کت و شلوار میاد ولگردی؟!

 

۲۷۱-

 

می شه دهنتو ببندی؟!

احمق! آخه تو چی می فهمی که الکی زر می زنی؟!

تو هیچی نمی فهمی هیچی!

 اون بچه گداهه می فهمه وقتی ناراحتم نباید آویزونم بشه اما تو! تو هیچی نمی فهمی! وقتی ناراحتم منو به حال خودم بزار خودم خوب می شم! تو فقط حرف نزن!

                              *‌*‌*

تو فقط می خوای ادای یه رفیق با مرام رو در بیاری اما نمی دونی با هر دفعه اومدنت همه دنیایمو بهم می ریزی!

پ.ن: عمرا اگه فهمیده باشی «تو»ی قسمت اول با «تو» ی قسمت دوم فرق می کنه تنها شباهتشون ابله بودنشونه! همین!

پ.ن۲:خیلی سعی کردم خط هامون یکی بشه!اما نشد! کجایی تو؟ تنبل بازی نداریم ها! اعصابم خورده میام می زنمت ها!