مادرم تو این کیف سیگارمٍ اینقدر باهاش ور نرو
یا بزارش زمین .!
یا بازش کن بپرس این مال کیه ؟؟؟
احساس می کنم استعداد خارق العاده ای واسه انجام دادن کارایی دارم که یا بهم مربوط نمی شه و به هیچ دردم نمی خوره یا انجام دادنشون واسم ممنوعیت حاد داره.
- این روزها هر کی منو می بینه می گه چقدر لاغر شدی!
: اتفاقا این روزها هر کی منم که می بینه می گه:سلام بی معرفت.اصلا معلوم هست کجایی؟
->اصولا این هر کی حرف زیاد می زنه.
->حالا عین جمله رو اگه نگن چیزای معادلشو حتما می گن.
«همه چیز
از پیش روشن است
و حساب شده
و پرده در لحظه ی معلوم فرو خواهد افتاد.»
۱۰۹ صفحه ی نخونده٬
دو روز وقت٬
یه میان ترم؛
و در نهایت منی که نشستم و شاملو می خونم.
«...که تو آن جرعه ی آبی
که غلامان به کبوتران می نوشانند
از آن پیشتر که خنجر بر گلو گاهشان نهند.»
هیچی تخمی تر از این حالی که من الان دارم نیست؛
حوصله ی هیچ کاری رو هم ندارم
یه نیگاه به ساعت بنداز!خوب انتر تو باید الان خواب باشی
خیلی ک*ریم
تو هم که همیشه ی خدا خاموش باش.
من اصلا این بهار لعنتی رو دوست ندارم با این هوای مزخرفش.