می خوام بخونم!

->

یه مجرم وقتی یه گندِ گُنده می زنه و همه هم می فهمن که این گند رو کی زده٬تنها راهش فرار کردنه...از الان تا هر وقت که لازم باشه باید فرار کنیم.

->

هوس کردم جامو با یه خانوم میان سال ِ خونه دار عوض کنم.

->

اون شب داشتم فکر می کردم که تو هیچ وقت برام درد دل نکردی.نفهمیدم چرا.

->

حتمآ یه راهی هست که اوضاع  بهتر از الان بشه.فقط باید دست به کار شد.هر اتفاقی که بیفته مطمئنآ اوضاع از این بدتر نمی شه.پس باید شروع کرد.

فردا گزارش اولین روز رو همین جا می نویسم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد